خوردن ماهی واقعا تازه چه حسی داره؟

Saturday, June 19, 2010

وای چه گربه نازی

Sunday, June 6, 2010


وای چقدر سرم درد می کنه

Monday, May 31, 2010

قبل و بعد از آرایش

Sunday, May 23, 2010

پتویی به شکل صفحه ای از کتاب

Friday, May 14, 2010

عکس گرفتن از مدل لباس

Sunday, May 2, 2010

حلقه ای از نان در گردن کبوتر

Saturday, April 10, 2010

عکس گرفتن از مرد مار باز

Tuesday, March 30, 2010

شستن ظرفها به روش لیس زدن

Saturday, March 20, 2010

ریشه کراوات ایرانی است

Sunday, March 7, 2010

هرچند که این پوشش از فرانسه به جاهای دیگر جهان رفت و فرانسویان نیز آن را در سال ۱۶۵۶ ،در زمان لویی چهاردهم از کروات ها گرفته اند .اما جالب است بدانیم کرواتها (کرواسی) در جنوب شرق اروپا در اصل گروهی از ایرانیان خراسان کهن بودند به نام خروات(خور آوات ) یا ( خور آباد) که به دلایلی به شبه جزیره ی بالکان کوچ کرده اند . اینان پارچه ی زیبایی را به گردن خود برای زیبایی می آویختند و این جامه به نام خودشان نامیده شد و امروزه در سراسر جهان پوشیده می شود .
نوئل مالکوم پ‍ژوهشگر نامی معنی این واژه را (دوستانه) گرفته است .اما بنده گمان می کنم ریشه آن همان (خورآباد) است . در حاشیه عرض کنم حتی واژه ی خرابات در اشعار فارسی نیز احتمالاً باز همین خورآباد است . این واژه هنوز در میان مردم کرد کرمانشاه و ایلام به صورت خـوَرآوا کاربرد دارد .
پژوهشگر انگلیسی ، نوئل مالکوم در کتاب خود به نام “تاریخچه مختصر بوسنی” پژوهش ارزشمندی در مورد پیوندهای ایرانیان و گذشته مردمان یوگسلاوی پیشین انجام داده است.
وی در این کتاب می‌نویسد: “واژه کراوات ، یا هراوات (Hravat) در زبان صربی” ریشه در این زبان ندارد. این واژه از شبیه به نامی ایرانیست که که در لوحی سنگی در ناحیه یونانی نشین جنوب روسیه پیدا شده است.
ریشه آن نام، خراوات(“Khoravat”) در اوستا به معنای ” دوستانه” است.پژوهشهای تاریخی نشان می‌دهد که نژاد کنونی کرواسی ، کرواتها، از ۳۰۰۰ سال پیش شروع به مهاجرت از سرزمین مادریشان ، ایران به سوی کرواسی، صربستان و بوسنی نموده‌اند. البته موج بزرگ از مهاجرت این قوم ۱۷۰۰ سال پیش اتفاق افتاده است. شاید دلیل این مهاجرت سرکوب مانویان در دوران ساسانیان بوده است. برمبنای پژوهش انجام شده توسط این پژوهشگر ، واژه “صرب ” ریشه در واژه‌ای ایرانی با عنوان “چارو” (“Charv”) دارد که به معنای رَمه است.
بر پایه ی اسناد قدیمی، مردمان صرب و کروات دارای اصالت ایرانی هستند که بعدها به اقوام اسلاو پیوسته اند .نوئل مالکوم بر این باور است که نظریه های نوین در این زمینه با شواهد تاریخی همهمنگی دارد. برخی از تئوریسین‌های ملی‌گرای کروات، ترجیح می‌دهند که اصلیت خود را با ایرانیان پیوند دهند تا همسایگان اسلاو خود. چنین تئوری‌هایی به ویژه در زمان جنگ جهانی دوم ، در هنگامی که نژاد ایرانیان در طبقه‌بندی نژادها از سوی آلمانیان بالاتر از نژاد اسلاو قرار گرفت ، تقویت شد.
هرچند برابر نظر مالکوم ، هم کروات‌ها و هم صرب‌ها مهاجرینی از ایران بوده‌اند که تقریباً به صورت همزمان از ایران به بالکان مهاجرت کرده‌اند .یک نکته کاملاً مشخص است: مهاجرین نخستین برای آنکه از سایر اقوام آن ناحیه تمییز داده شوند خود را “خراوات” یا همان کروات می‌نامیده‌اند.
همچنین این مهاجران ایرانی تبار ، برای آنکه وجه تمایز خود را از نشان دهند، یا برای زیبایی دستمالی به دور گردنشان می‌بستند، چیزی که بعدها محبوبیتی جهانی یافت و به کراوات مشهور گشت.
در سال ۱۶۵۶ ، لوئی چهاردهم ، هنگی از داوطلبان کروات را در ارتش خود تشکیل داد. اعضای این هنگ، به رسم پیشینیان خود، دستمالی ابریشمین را به دور گردن خود می‌بستند که در انتهای آن گره‌ای داشت. همچنین این دستمال برای بستن زخم مجروحین مورد استفاده قرار می‌گرفت. از آن به بعد این حمایل ابریشمی به عنوان بخشی از زیور نظامی در ارتش فرانسه پذیرفته شد و واژه ’a la croate’ وارد زبان فرانسه گشت. ۱۷۰ سال بعد بستن کراوات به گردن رسمی جهان شمول گردید.
اما کراوات در فرهنگ لغت فارسی :
کراوات . [ کْرا / ک ِ ] (فرانسوی است ) دستمال گردن . پارچه ٔ سبک و لطیف دو تو کرده که حلقه کنند و بطرزی خاص به دور گردن یا به یقه ٔ پیراهن گره بندند و دو سر آن را فروآویزند از پیش سینه و روی پیراهن :
حال فارغ گشته از هر دغدغه
تنگ تر بسته کراوات و یقه .
شعر از ملک الشعرای بهار (از فرهنگ فارسی معین )

اسکلت های عاشق

Wednesday, March 3, 2010

حضور یک زن باردار کانادایی در مسابقات المپیک زمستانی

Monday, February 22, 2010

...

کریستی مور، زن 30 ساله کانادایی، دومین زن باردار تاریخ رقابت‌های المپیک زمستانی است.
"ماگدا جولین" سوئدی در رقابت های المپیک 1920 آنتورپ به عنوان اولین زن باردار شرکت کننده در المپیک زمستانی موفق شد در اسکیت نمایشی مدال طلای این بازی ها را از آن خود کند.


مور کانادایی که پنج ماه و نیمه باردار است، در رقابت های کرلینگ (شبیه بازی بولینگ اما بر روی یخ) به همراه دیگر اعضای تیم ملی کشورش حضور یافته که این امر توجه رسانه ها را به عنوان یک موضوع نادر به خود جلب کرده است.
تیم کانادا بخت نخست قهرمانی در رقابت های کرلینگ بیست و یکمین دوره بازی های المپیک زمستانی است.

خواهر از شما بعیده

Friday, February 19, 2010

سگی بر روی گردن مردی

Tuesday, February 16, 2010

چگونه با موبایل بهتر عکس بیاندازیم

Saturday, February 6, 2010



اين روزها هر جا که مي روي، چند نفري را مي بيني که با تلفن همراه خود مشغول عکاسي هستند. اگر به اماکن باستاني و ديدني برويد که قضيه پررنگ تر هم مي شود. تقريبا بيشتر کساني که مي خواهند تازه گوشي موبايل بخرند، داشتن دوربين برايشان موضوع مهمي است و البته اگر اين وسيله را قبلا داشته باشند، اين دفعه به کيفيت دوربين هم فکر مي کنند. با اين همه يک نکته همواره مغفول مي ماند، چطور بايد با دوربين تلفن همراه عکسي با کيفيت بگيريم؟ اشتباه نکنيد، منظور روش کار با گوشي نيست; بلکه چگونگي گرفتن يک عکس خوب، مدنظر است. اگر تلفن همراه شما دوربين عکاسي دارد و يا قصد خريد گوشي با اين امکان را داريد، حتما به نکات زير براي عکاسي بهتر، توجه کنيد:
1) گوشي هايي که دوربين عکاسي دارند، معمولا گران تر از انواع ديگر هستند، البته اين درجه گراني، با توجه به قدرت دوربين تغيير مي کند ولي در هر صورت شما پول دوربين گوشي را پرداخت کرده ايد، پس حتما از آن استفاده کنيد! تعجب نکنيد، هستند کساني که گوشي دوربين دار دارند ولي از آن استفاده نمي کنند. 2) حالا که قرار است از دوربين گوشي تان استفاده کنيد، پس بعنوان اولين کار، لنز دوربين را تميز کنيد. دوربين هاي عکاسي معمولا درپوش مخصوص لنز دارند، اما دوربين هاي روي گوشي معمولا چنين نيستند و اثر انگشت يا خاک بسيار روي آنها ديده مي شود. لنز دوربين را با يک دستمال نخي يا دستمال عينک تميز کنيد. 3) به فاصله خود و سوژه عکاسي توجه کنيد. يکي از مشکلات اساسي در عکس هايي که توسط دوربين هاي موبايل گرفته مي شوند، فاصله زياد با سوژه است. 4) درست است که بايد به سوژه نزديک باشيد، اما نه آنقدر که همه چيز از حالت طبيعي خارج شود. مخصوصا اگر از صورت يک نفر مي خواهيد عکس بگيريد، تنظيم فاصله بسيار مهم است. 5) بصورت فيزيکي به سوژه نزديک شويد، نه با زوم دستگاه. زوم ديجيتال، عکس بهتري به شما نمي دهد. بهتر است عکس خود را بگيريد و بعد با استفاده از نرم افزارهايي مانند فتوشاپ، هر قسمت را که تمايل داشتيد جدا کنيد. 6) پس از تنظيم فاصله نوبت تنظيم نور است، حتما مي دانيد که هرچه نور تابيده شده به سوژه بيشتر باشد، عکس واضح تري خواهيد داشت. اين موضوع در همه دوربين ها يکسان بوده و براي همين است که عکاسان از فلش استفاده مي کنند. اين روزها موبايل هايي به بازار آمده که يا فلش دارند و يا امکان نصب اين وسيله روي آنها طراحي شده است; اما اگر گوشي شما اين امکان را ندارد، حتما نور محيط را زياد کنيد. مثلا در روز به فضاي باز برويد و يا در شب همه چراغ ها را روشن کنيد. البته توجه داشته باشيد که افراط در هيچ کاري خوب نيست; ا زجمله نورپردازي. 7) مي دانيد که نور سفيد، مخلوط چند رنگ است. گاهي اوقات اين نور در برخورد با عدسي دوربين تجزيه شده و عکس شما را بدرنگ مي کند. براي رهايي از اين مشکل، از امکاني به نام Balance White استفاده کنيد. معادل فارسي اين اصطلاح، «تراز سفيدي» است. اين قابليت به شما اجازه مي دهد تن مايه هاي رنگي اضافي را از نور محيط گرفته و عکس هايي با رنگ طبيعي بگيريد. 8) ثابت بودن دوربين مسئله بسيار مهمي است. بسياري از عکاسان، پايه هاي با قابليت حمل آسان دارند که در هر نقطه اي آن را بر زمين مي گذارند. عکاسي با دوربين تلفن همراه اين امکان را از شما مي گيرد پس بهتر است با روش هاي ديگري، اين ثبات را به دست آوريد، مثلا مي توانيد دستي که دوربين در آن است را با دست ديگر نگه داريد يا به جايي تکيه دهيد. 9) تا زماني که عکس ثبت نشده، تکان نخوريد. برخي از دوربين ها وقفه شاتر طولاني دارند. پس هنگامي که دکمه را فشار داديد، ثابت بمانيد تا عکس گرفته شده را روي صفحه ببينيد. 10) خاصيت دوربين ديجيتالي اينست که مي توان به هر تعداد عکس انداخت يا چون فيلم وجود ندارد و شما هزينه اي نمي دهيد. از سوي ديگر عکاسي يک هنر بسيار تجربي است و ديگر اينکه عکاسي با هر دوربين، لم خاص خود را دارد. پس آنقدر عکس بگيريد تا با دوربين موبايل تان آشنا شويد. 11) برخي دوربين هاي موبايل به شما اين امکان را مي دهند که وضوح عکس تان را انتخاب کنيد. به ياد داشته باشيد که هميشه وضوح بالا بهتر است. 12) در هر حال اگر از عکس خود راضي نيستيد، در دور انداختن آن لحظه اي درنگ کنيد. افزايش کيفيت يک عکس با استفاده از نرم افزارهاي موجود در گوشي و يا نرم افزارهاي کامپيوتري کار چندان ساده اي نيست. در صورتي که به سادگي مي توان يک عکس جديد بگيريد. 13) هر روز بر ميزان حافظه گوشي تلفن همراه افزوده مي شود. به اضافه اينکه شما مي توانيد از حافظه هاي جانبي هم استفاده کنيد. با اين همه بهتر است که عکس هاي خود را در اولين فرصت به کامپيوتر منتقل کنيد. اين کار، خطر از بين رفتن عکس ها را کاهش مي دهد به اضافه اينکه افراد ناباب را هم در دزديدن عکس هاي شما ناکام مي گذارد. 14) اگر کيفيت تصوير دوربين شما بالا است مي توانيد عکس هايتان را چاپ کنيد. براي اين کار استفاده از فوتو پرينتر، بهترين روش است. 15) خلاصه اينکه در صورتيکه کيفيت تصوير دوربين شما بالا نيست، از خير چاپ عکس بگذريد که دور ريختن پول است.

چهار مرحله تحول برای تازه دامادها!



به محض پایان هیجانات مقدمات و مراسم ازدواج، افکار و نگرانی های مبهم در ذهن داماد، برای چگونگی شروع زندگی مشترک خود، موج می زند، افکاری چون، "خوب، از حالا به بعد من و همسرم باید با هم باشیم و بچه دار شویم و تا دم مرگ با هم زندگی کنیم؟!" حقیقت این است که آنها براحتی نمی توانند تمامی تعهدات، مسئولیتها و وظایف یک زندگی را به دوش بکشند و برای خو گرفتن به این نوع زندگی جدید، از چهار مرحله می گذرند تا بتوانند بر این مسئله چیره شوند:

مرحله اول: زندگی شیرین و رویایی

این مدت نهایتاً یک یا دو سال ابتدایی شروع زندگیست، همسر این آقای داماد، شیرین ترین خاطرات را پشت سر می گذارد، البته این مسئله بطور عام صحت ندارد و به عنوان یک قانون نیست، چرا که برخی زوجها این دوران را در زمان کمتر و برخی دیگر تا مدّتها در این حالت باقی می مانند، در این دوره مرد با نمایش نقش اصلی در زندگی و حکم سرپرستی و حمایت از همسر خود و القاء جملاتی چون، "من آقای خانه هستم و تو همسر منی!" خود را نشان می دهد، همسر جوان وی از این احساسات عاشقانه و دلنشین لذّت می برد تا وقتی که اوّلین بچه ی آنها به دنیا می آید.

مرحله دوّم: شروع مشکلات اولیه

در این زمان که حدود 2 الی 3 سال بعد از شروع زندگی ایجاد می شود، مرد احساس می کند، که همسر وی مثل یک یاغی! تمام اختیارات، کنترل و آزادی شخصی او را تصاحب کرده است و تمام زمان و زندگیش تحت دستورات و حمایت از همسرش پیش می رود. در اینجاست که وی برای "اثبات و ثبات آزادی خود" دم ناسازگاری را با بی احترامی به همسر، بهانه جویی و...آغاز می کند. روانشناسان به این مرحله، "بحران سال سوم" می گویند، او با گفتار و رفتارهای مخفیانه، پایه و اساس زندگی خود را رو به فروپاشی سوق می دهد.

مرحله سوم: جنگ و فرار از خانه!

در این مرحله، مرد با بحث های مکرر و بی دلیل، پرخاشگری و محکوم کردن همسرخود، خانه را تبدیل به میدان جنگ می کند، در بیشتر مواقع دائما" برای اثبات آزادی خود، در پی عشق و زندگی جدیدی می گردد، او در این مرحله تشنه ی آزادیست، البته باز هم تاکید می کنیم که این مسئله تنها وقتی زندگی را رو به ویرانی می کشاند که زوجین، هر دو بر اختلافات دامن زنده و هیچ یک، قدمی برای صبوری و اصلاح یکدیگر پیش نمی برند، در این میان اگر بچه ای داشته باشند، این ناهنجاری های محیط خانواده او را آزار می دهد. برخی از شوهران تنها این حالات را بی منظور و تنها برای بهانه گیری نشان می دهند، در حالی که براستی قصد ترک خانواده ی خود را ندارد، اما دریغ از آن که دیگر آن اعتماد سابق را در کانون خانواده ندارتد و همواره با اتهامات و افکاری که خود او، باعث شکل گیری آنها در ذهن همسر خود شده اند، روبرو می شوتد، در بیشتر مواقع، یکی از پایه های نابودی کانون خانواده، همین رفتار است.

مرحله چهارم: زندگی دوباره شیرین می شود!

متأسفانه پس از سپری کردن این مراحل است که مرد با نشستن گرد پیری بر موهای خود، سرانجام می فهمد که همسر خود که در ابتدای جوانی با انداختن حلقه و سوگند برای تداوم عشق و زندگی مشترک برگزیده است، بهترین زن دنیاست!! وی با احساس حقارت و فروتنی، از ته دل به دنبال عشق دیرینه ی خود می گردد و در صدد این است که دوباره همان وظایف و مسئولیتهای ابتدای زندگی مشترک خود را حتی بیشتر، اتّخاد کند و یک جوّ سالم و ایده آل را در زندگی برپا کند، بهترین دوران وقتیست که با بزرگ شدن فرزندان و دیدن نوه های خود، سالهاست که در شادمانی و خوشبختی زندگی خود را ادامه داده اند.

*در آخر باز هم تأکید می کنیم که تمامی مردان کم و بیش این مراحل را سپری کرده اند، و این مراحل شاید 100% برای همه ی آنها صحت نداشته باشد.

يك تصوير جالب از حركت آكروباتيك

Friday, January 29, 2010

اسبی با موهای بلند

Wednesday, January 27, 2010

گردنبند های فوق العاده زیبا

Sunday, January 24, 2010






وان حمام زیبا و جادار

Friday, January 22, 2010


نقاشی هایی از کودکی تا پیری

Monday, January 18, 2010




روشی جدید برای کلک زدن به دزدها

Monday, January 11, 2010

به من چپ نگاه می کنی؟

Wednesday, January 6, 2010